مزون لباس زنانه در تهران

مزون مُدینه دوخت انواع لباس شب عروس نامزدی اداری مانتو پالتو در تهران

مزون مُدینه پذیرش سفارش و طراحی و دوخت انواع لباس شب لباس عروس و نامزدی طراحی و دوخت لباس اداری و فرم مدارس طراحی و دوخت انواع مانتو و پالتو طراحی و دوخت لباس بچگانه

مزون مُدینه دوخت انواع لباس شب عروس نامزدی اداری مانتو پالتو در تهران

مزون مُدینه پذیرش سفارش و طراحی و دوخت انواع لباس شب لباس عروس و نامزدی طراحی و دوخت لباس اداری و فرم مدارس طراحی و دوخت انواع مانتو و پالتو طراحی و دوخت لباس بچگانه

مزون مُدینه - 09925544799 طیبی
طراحی و دوخت انواع لباس شب لباس عروس لباس نامزدی
طراحی و دوخت لباس اداری و فرم مدارس طراحی و دوخت انواع مانتو و پالتو طراحی و دوخت انواع لباس بچگانه در تهران
با 30 سال سابقه کاری
با مدیریت سرکار خانم منصوری

زیباترین اشعار عاشقانه شب یلدا

چهارشنبه, ۲۷ آذر ۱۳۹۸، ۱۰:۲۲ ق.ظ

زیباترین اشعار عاشقانه شب یلدا

مزون مُدینه  زیباترین اشعار عاشقانه شب یلدا

 

شعر شب یلدا

 

مجموعه شعر عاشقانه شب یلدا

 

دو قدم مانده که پاییز به یغما برود
این همه رنگِ قشنگ ازکفِ دنیا برود

هرکه معشوقه برانگیخت گوارایش باد
دلِ تنها به چه شوقی پی یلدا برود؟

فرامرز عرب عامری

✦✦✦✦✦✦✦
 

نازنین آمد و دستی به دل ما زد و رفت
پرده خلوت این غمکده بالا زد و رفت

کنج تنهایی ما را به خیالی خوش کرد
خواب خورشید به چشم شب یلدا زد و رفت

درد بی عشقی ما دید و دریغش آمد
آتش شوق درین جان شکیبا زد و رفت

خرمن سوخته ما به چه کارش می‌خورد
که چو برق آمد و در خشک و تر ما زد و رفت

رفت و از گریه توفانی‌ام اندیشه نکرد
چه دلی داشت خدایا که به دریا زد و رفت

بود آیا که ز دیوانه خود یاد کند
آن که زنجیر به پای دل شیدا زد و رفت

سایه آن چشم سیه با تو چه می‌گفت که دوش
عقل فریاد برآورد و به صحرا زد و رفت

هوشنگ ابتهاج

✦✦✦✦✦✦✦

تو که کوتاه و طلایی بکنی موها را
منِ شاعر به چه تشبیه کنم یلدا را؟

مثل یک کودک مبهوت که مجبور شود
تا به نقاشی‌اش آبی نکشد دریا را

حرف را می‌شود از حنجره بلعید و نگفت
وای اگر چشم بخواند غمِ ناپیدا را

عطر تو شعر بلندی است رها در همه سو
کاش یک باد به کشفت برساند ما را

تو همانی که شبی پر هیجان می‌آیی
تا فراری دهی از پنجره‌ها سرما را

فال می‌گیرم و می‌خوانی و من می‌خندم
بنشین چای بخور خسته نباشی یارا!

مهدی فرجی

✦✦✦✦✦✦✦

باز هم از تو نوشتم بدنم می‌لرزد
من نفس می زنم و پیرهنم می‌لرزد

آمدم فال بگیرم مثلا یلدا بود 
شعری آمد که همه جان و تنم می‌لرزد

بعد تو یاس خزان کرد قناری‌ها مُرد 
بغض را می خورم اما دهنم می‌لرزد...

ساقی سلیمانی

✦✦✦✦✦✦✦

پاییز کشید آهی، در مزرعه بلوا شد
موهات بهم خوردند، کم کم گره‌ها واشد...

رفتی و هر از گاهی پاییز کشید آهی
روزم شب یلدا شد، شب روز مبادا شد

هی یاد تو افتادم چشمم که به ماه افتاد
پس خیره به او ماندم، آنقدر که فردا شد

تو پر، همه دنیا پر، چشمان غزل‌ها تر
هی ـ یک من بی تو ـ در، آیینه تماشا شد

خندیدم و با تردید آیینه به من خندید
یک سنگ به دستم دید، در آینه بلوا شد ...

حسن اسحاقی

✦✦✦✦✦✦✦

تند و غضبناک، سخت و سرکش و توسن
از در مجلس درآمد آن بت رعنا

روی سپیدش، برابر مه گردون
موی سیاهش، پسر عم شب یلدا

لعبت شیرین، ترش رو گر که ننشیند
مدعیانش طمع برند که حلوا

علی اکبر شیدا

 

✦✦✦✦✦✦✦

 

شب یلدا شد و میلاد خوش ایزد مهر
زایش نور از این ظلمت تاریک سپهر

شب یلدا شد و آمد مه دی سوی مدار
چو گل آویخته بر طره گیسوی نگار

شب یلدا شد و بر سفره دل باده عشق
رخ معشوقه و مدهوشی دلداده عشق

شب یلدا شد و گرمست تب ناز و نیاز
عشوه از دلبر و عاشق به میان سوز و گداز

دل عاشق شده خون چون دل یاقوت انار
تا بدیده لب چون پسته گلخنده یار

محسن رودگری

✦✦✦✦✦✦✦

در شب یلدای عشقت شب نشین باده ام
خسته از دلتنگی‌ات با جام‌ها جان داده ام

نیستی هر لحظه اما با منی در شعر من
با خیالت مست در آغوش غم افتاده ام!

مینا معمارطلوعی

✦✦✦✦✦✦✦

شب زیبای پراز عشق مرا می‌خواند
و نسیم پر امید مرا می‌جوید

دل تمنای سکوتی پر معنا دارد
و قلم درد و دلی سیر ز دنیا دارد 

چشم‌ها تار جهان تار ولی این دل تنگ
به یقین حال و هوای شب یلدا دارد

محمد شریعت پناهی

✦✦✦✦✦✦✦

در همین حسرت که یک شب راکنارت، مانده‌ام
در همان پس کوچه ها در انتظارت مانده‌ام

کوچه اما انتهایش بی کسی بن بست اوست
کوچه ای از بی کسی را بیقرارت مانده‌ام

مثل دردی مبهم از بیدار بودن خسته ام
در بلنداهای یلدا خسته، زارت مانده‌ام

در همان یلدا مرا تا صبح،دل زد فال عشق
فال آمد خسته ای از این که یارت مانده‌ام


فال تا آمد مرا گفتی که دیگر، مرده دل
وز همان جا تا به امشب، داغدارت مانده‌ام

خوب می دانم قماری بیش این دنیا نبود
من ولی در حسرت بُردی، خمارت مانده‌ام

سرد می آید به چشم مست من چشمت و باز
از همین یلدا به عشق آن بهارت مانده‌ام

 صبا آقاجانی

 

ادامه دارد...

 

 

نظرات  (۱)

  • مینا رضایی
  • شعر دو قدم مانده که پاییز به یغما برود

    از استاد فرامرز عامری هست عزیز

     

    پاسخ:
    سلام‌ ممنونم که اطلاع دادید🙏🙏🙏

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی